روز اولی که علی مشهدی رو دیدم خواستم بهش بگم سلام صادق :)

بس که شبیه صادق بود. توی این یک ماه هرروز دلم رو براش تنگ کرد! برای هر حرف فلسفیش و برای هر بازی که تا چند سال پیش باهم می‌کردیم. 

حالا که اومدم پیشش بهش میگم که علی مشهدی شبیهشه و چرا. به گمونم ناراحت میشه از این‌که انقدر به پسرای کلاسمون توجه کردم ولی به روی خودش نمیاره! می‌شینم از در و دیوار باهاش حرف می‌زنم. که کلاسشون چه جوریه و چه جوری باهم مباحثه می‌کنند. دوست دارم پنیر پیتزا بریزم رو حرفای صادق و کش بیاد. هم لحظه هایی که نشسته و داره باهام صحبت میکنه و هم خود کلمه هاش؛ شاید یه ذره از سرعتش کم بشه و بیشتر حرفاشو بفهمم. به هرحال اون ازم نمی‌پرسه چه خبر از کلاسمون؟ چون می‌دونه اگر بپرسه با هم‌بازی بچگیاش مواجه نمیشه و اون چیزی که دوست داره بشنوه رو نمی‌شنوه!

دیشب برای هزارمین بار وقتی خوابم نمی برد فکر کردم خوش به حال زن صادق! حقیقتا دختر خوش‌بختی خواهد شد و این رو حس خواهد کرد:)

فکر نمی‌کنم درباره هیچ پسر دیگه ای بتونم انقدر خوش بینانه و زیبا فکر کنم حتا درباره علی مشهدی که خیلی شبیه صادقه! :) 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کاسه تبتی Michael Jackson media پرسشنامه نسیما دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. sl backlinkdark ;D محصولات سلولزي مد دختر